,

پایان نامه ارشد در دانشگاه اسو نروژ (مدیریت دانش)

عنوان:

A case study of knowledge management in a large software company: How knowledge workers cope with large amounts of information

چکیده:

This master thesis is a qualitative case study, carried out at Microsoft Norway. I have investigated different processes and strategies that are used for information distribution, work performance measurement, and learning in the organization. The thesis is interdisciplinary, and adopts theoretical perspectives from sociology, pedagogy and informatics. The main theme of the thesis is Knowledge Management (KM), in the context of strategies for information management and learning in an organization in the knowledge[1]based society. KM strategies in the organization provide the employees with large amounts of information, and a finding of this study is that the amount of information can be a source of stress for some employee. It is important for the employees to have strategies to cope with the information in order to feel that they can master their work situation. I have identified two forms of information management: managing information flow, and managing information demand. These categories are dependent on whether or not the employees get required information from the organization, or seek it out on their own initiatives. Finally, I discuss how of information management is related to learning from a pedagogical perspective. I also discuss the notion of corporate culture in relation to KM strategies, and conclude that KM strategies in this case study have become an integrated part of the corporate culture and normal work practice.

این پایان نامه کارشناسی ارشد یک مطالعه موردی کیفی است که در مایکروسافت نروژ انجام شده است. من فرآیندها و استراتژی‌های مختلفی را بررسی کرده‌ام که برای توزیع اطلاعات، سنجش عملکرد کاری و یادگیری در سازمان استفاده می‌شوند. این پایان نامه بین رشته ای است و دیدگاه های نظری را از جامعه شناسی، آموزش و انفورماتیک اتخاذ می کند. موضوع اصلی پایان نامه مدیریت دانش (KM) در زمینه راهبردهای مدیریت اطلاعات و یادگیری در یک سازمان در جامعه دانش محور است. استراتژی های مدیریت دانش در سازمان، حجم زیادی از اطلاعات را در اختیار کارکنان قرار می دهد و یافته های این مطالعه این است که میزان اطلاعات می تواند منبع استرس برای برخی از کارکنان باشد. برای کارمندان مهم است که استراتژی هایی برای مقابله با اطلاعات داشته باشند تا احساس کنند می توانند بر موقعیت کاری خود مسلط شوند. من دو شکل از مدیریت اطلاعات را شناسایی کرده ام: مدیریت جریان اطلاعات، و مدیریت تقاضای اطلاعات. این دسته بندی ها به این بستگی دارد که آیا کارکنان اطلاعات مورد نیاز را از سازمان دریافت می کنند یا نه، یا با ابتکار عمل خود به دنبال آن هستند. در نهایت، من درباره چگونگی ارتباط مدیریت اطلاعات با یادگیری از دیدگاه آموزشی بحث می کنم. من همچنین در مورد مفهوم فرهنگ شرکتی در رابطه با استراتژی های مدیریت دانش بحث می کنم و به این نتیجه می رسم که استراتژی های مدیریت دانش در این مطالعه موردی به بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ شرکتی و عملکرد عادی کار تبدیل شده اند.

 

5f7edeeaee806.php
FavoriteLoadingAdd to favorites
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *